دهه ۴۰ با قانون اصلاحات ارضی و نظام زراعتی روستاییان برای به دست آوردن زندگی بهتر راهی تهران و در آن ساکن شدند.

آلونک نشینی

همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: محله قنبرآباد، بزرگراه رسالت، انتهای شهباز جنوبی، میدان شوش و حوالی آن، میدان غار و ... از جمله نقاطی بود که در مدت کوتاهی آلونک‌ها در آن علم شدند. در واقع این آلونک‌ها که از ضایعات ساخته شده بودند به مرور جایشان را به سازه‌های آجری دادند و اندک اندک با کنار هم قرار گرفتن این خانه‌ها و بیشتر شدن جمعیت ساکن، محله‌هایی در این نقاط شکل گرفت که برخی از آنها اکنون جزو مناطق برخوردار با امکانات رفاهی، آموزشی و ورزشی است. برای مثال برخی مهاجرانی که از شهرستان آمده بودند در بزرگراه رسالت فعلی حد فاصل خیابان دردشت تا ۴۵ متری رسالت، خانه‌هایی با حلبی ساخته بودند که به حلبی‌آباد معروف بود.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

آلونک‌های دیروز، محله‌های آباد امروز | وقتی زاغه‌نشینی ناپدید شد

وقتی شهرداری حلبی‌آباد را خراب کرد آنها در بخش‌های دیگر محله مانند محدوده‌ای از خیابان فرجام، جنوب محله شمیران‌نو، قنبرآباد و ... خانه‌ ساختند و ساکن شدند. همچنین محله قنبرآباد نیز یکی دیگر از محل‌های تجمع زاغه‌نشینان شهر تهران در دهه۴۰ بود که ساکنانش با حلبی آلونک‌هایی را روبروی فرودگاه مهرآباد ایجاد کرده بودند. صاحب زمین‌های این محدوده، آنها را قطعه‌بندی و به مهاجران فقیر و کارگران کارخانه‌های اطراف فرودگاه فروخت تا در آن سکنی یابند که بعد از چند سال، ساخت وساز بی‌رویه، محله ای به نام قنبرآباد از کنار دیوار فرودگاه مهرآباد، تا پادگان جی و در مسیر بلوار استاد معین شکل گرفت که اکنون به محله هاشمی شهرت دارد.

«علیرضا زمانی» تهران‌پژوه در باره مهاجرت و سکونت در آلونک‌ها می‌گوید: «اوایل دهه ۲۰، تهران به محدوده‌ای خوش آب و هوا و مناسب برای راه‌اندازی و رونق کسب‌وکار تبدیل شد. آنقدر که بسیاری از روستاییان مناطق غربی و شمال غربی کشور، بار سفر به سوی آن ‌بستند. مهاجرت‌ها افزایش یافت و جمعیت تهرانِ پُر از باغ و زمین، رو به فزونی گذاشت. حاشیه غربی شهر که منطقه ۹ (کنونی) در آن واقع شده است نیز از پذیرش مهاجران مشتاق بی‌نصیب نماند. از سویی، چون این محدوده، ورودی و حاشیه شهر محسوب می‌شد، به دلایلی مانند ارزان‌ بودن زمین و کثرت فضاهای خالی، بسیار مورد توجه مهاجران که بیشتر قشر کارگر و از طبقه ضعیف بودند، قرار گرفت. به‌گونه‌ای که در مدتی کوتاه به محله‌ای مهاجرنشین با مجموعه‌ای از فرهنگ‌های مختلف روستایی تبدیل شد. محله‌ای که تحت تأثیر وضعیت اقتصادی ساکنان آن، از نمایی نامناسب برخوردار بود.»

آلونک‌نشین‌های دهه ۲۰ تا ۶۰

زمانی، درباره موقعیت جغرافیایی قنبرآباد می‌گوید: «محدوده قنبرآباد که از دهه ۲۰ تا ۶۰، محلی برای زندگی حاشیه نشین‌ها و آلونک‌نشین‌ها محسوب می‌شد، از شمال به محله «هاشمی»، از جنوب به پادگان «جی»، از غرب به بزرگراه شهید «آیت‌الله ‌سعیدی» و از شرق به بلوار «استاد معین» منتهی می‌شود. در واقع می‌توان گفت که بخش‌های زیادی از محله‌های هاشمی و استادمعین کنونی را شامل می‌شد که این روزها در میان ساخت‌وسازهای فراوان، به‌طور کامل از بین رفته است. داستان شکل‌گیری آن نیز به همان دهه ۲۰ و روستای بزرگ «طرشت» که از شمال به محله «مرزداران» و از جنوب به محدوده قنبرآباد محدود می‌شد، به بیش از هزار سال قدمت می‌رسد. روستایی که به دلیل وسعت فراوان، مالکان زیادی در آن سهم و زمین داشتند.

یکی از بخش‌های جنوبی این روستای سرسبز و تاریخی، پس از چند دست خرید و فروش به «حاج قنبر» یکی از تجار و زمین‌داران خوش‌نام تهران رسید. برای همین پس از تملک زمین، نام قنبرآباد به آن محدوده الصاق شد. زمین‌های وسیع و بایری که به‌تدریج بناهایی خشتی و کاهگلی در آن ساخته شد. قهوه‌خانه قنبر، حسینیه قنبر و گرمابه قنبر از جمله بناهای معروف این محله بودند که در جریان شهرسازی‌های انبوه به خاطره‌ها تبدیل شدند و اکنون کمتر کسی از قدیمی‌های منطقه از مکان دقیق آنها مطلع است. خانواده بزرگ حاج قنبر، سال‌ها پس از فروش زمین‌های قنبرآباد، به محدوده «آریاشهر» و طرشت رفتند و آنجا ساکن شدند.»

آلونک‌های دیروز، محله‌های آباد امروز | وقتی زاغه‌نشینی ناپدید شد

تقسیم زمین‌ها توسط حاج قنبر

زمانی می‌گوید: «حاج قنبر که متوجه شد مهاجران بسیاری در حوالی زمین‌هایش به دنبال خانه و محل سکونت هستند، تصمیم گرفت، زمین را به قطعات کوچکی تقسیم کند و با مصالحی نه‌چندان مناسب، خانه‌هایی کارگرنشین در آنها بنا کند. خانه‌هایی که با توانایی مالی مهاجران برای خرید، برابری کند. محدوده قنبرآباد که با این ساختار تفکیک شد، جمعیت بسیاری به سوی آن روان شدند تا از خرید و اجاره آلونک‌های دست ساخته‌اش بی‌نصیب نمانند. ارزان‌قیمت بودن خانه و آلونک‌های خشتی در قنبرآباد دلایل زیادی داشت. بسته بودن اطراف قنبرآباد با توجه به محل استقرار فرودگاه بین‌المللی «مهرآباد» و جاده نظامی استادمعین در حاشیه شرقی آن، حالت جزیره‌ای ایجاد کرده بود که دسترسی‌های قنبرآباد نشین‌ها را محدود می‌کرد. با این حال، روز به روز بر جمعیت قنبرآباد افزوده می‌شد. جمعیتی که از سرانه‌هایی مانند آموزش و درمان، کمترین برخورداری را داشتند. برای همین شاخص کیفیت زندگی در محدوده قنبرآباد منفی بود.»

زمانی، از آغاز ساخت‌وساز در قنبرآباد می‌گوید: «از اواخر دهه ۴۰ که توسعه شهر و محله‌های تهران با شتاب بیشتری دنبال شد، ساختمان‌سازی در محدوده قنبرآباد نیز آغاز شد. ساخت‌وسازهایی که بر اساس همان ریزدانگی و مساحت‌های محدود آلونک‌های قنبرآباد ایجاد و احداث می‌شدند. اکنون نیز مساحت اغلب واحدهای مسکونی در محله‌های هاشمی و استاد معین، با میانگین ۶۰‌مترمربع است. به‌تدریج قنبرآباد متراکم، از شکل و شمایل قدیمی آن با خانه‌های کوچک و دست‌ساز خارج شد و بافت شهری به خود گرفت. دهه ۷۰ عمر محله قنبرآباد با تقسیم شدن بین محله‌های مجاور و ساخت‌وسازهای گسترده، پایان یافت و از آن جز نامی باقی نماند. البته بسیاری از قدیمی‌ها و بومی‌های محله‌های هاشمی و استادمعین هنوز قنبرآباد را به یاد دارند و تصاویری مبهم از آن در ذهن‌شان ثبت شده است. برخی بر این باورند که چون نما و فرهنگ قنبرآباد پسند عموم جامعه نبوده، برای همین حفظ آثار و بقایای آن برای کسی اهمیتی نداشته در حالی که قنبرآباد هویتی مستقل و قابل تأمل داشته است.»

آلونک‌های دیروز، محله‌های آباد امروز | وقتی زاغه‌نشینی ناپدید شد

کد خبر 804340

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha